کوچینگ عمیقتر و موثرتر یکی از جنبههای متفاوت و یکی از سه محور اصلی موضوعات کوچینگ است که در این مطلب قصد داریم به صورت جامعتر مورد بررسی قرار دهیم.
این مطلب در واقع به این دلیل میباشد که کاری کنیم تا نتیجه نهایی که مراجع به دلیل آن به ما مراجعه کرده است، روانتر، آسانتر و با احساس بهتری، هم برای کوچ و هم مراجع، محقق شود.
به عبارت واضحتر، در یک جلسه کوچینگ، هدف مراجع این است که مشکل، چالش، تغییر یا سایر موارد مورد نظرش را رفع کند. در همین راستا، کوچینگ عمیقتر یعنی چگونه کار این مراجع را راه بیاندازیم؟ چگونه کارش را بهتر راه بیاندازیم؟ چگونه اطمینان حاصل کنیم که صد درصد کارش را راه انداختیم؟
نکته اول در برگزاری یک جلسه یا فرایند کوچینگ عمیق، این است که فرد به عنوان کوچ، از درون این باور را به کلاینت یا مراجع خود داشته باشد که در مدت زمانی هر چند کوتاه یا بلند، به هدفی که میخواهد، حتما میرسد. به عنوان کوچ، قطعا برای طی این مسیر برنامهای نوشته شده و قرار است همواره همراهی انجام بگیرد تا مراجع بتواند پتانسیلهای خودش را ببیند و با کمک آنها به نقطهی ایدهآلش برسد.
بیشتر بدانبد: کوچینگ سازمانی
در برخی مواقع شاهد هستیم که کلاینت، شرایط سختی را سپری میکند. در این شرایط است که میتوانید با راهکار، پیشنهاد یا حتی تجربه، به وی کمک کنید که مشکلش را با سرعت بیشتری پشت سر بگذارد. نکتهای که در این مورد وجود دارد اینکه، هرچقدر مسألهی کلاینت بزرگ و بزرگتر باشد، قطعا راهکارها و پلنهای بزرگتری هم نیاز خواهیم داشت و کافیست فضا ایجاد شود که مراجع به داستان پشت مسآلهی پیش آمده برسد و به آن آگاه شود. آن زمان است که با حل مسأله میتوان به کلاینت حس قهرمان بودن داد.
فاکتورهایی که در برگزاری جلسات کوچینگ عمیق به ما به عنوان یک کوچ میتواند کمک کننده باشد
مهمترین نکته در صنعت کوچینگ این است که بر روی شخصیت خودتان کار کنید. یعنی به فردی مبدل شوید که همواره در پی رشد و یادگیری است.
قبل از دنبال کردن انواع رویکردها، بهتر است به انواع مدلهای کوچینگ پرداخت. صرفا در حوزه تخصصی خودتان نباشید و در فکرتان تغییرات ایجاد کنید.
بیشتر بخوانید: کوچینگ کسب و کار
اولین گام برای کوچینگ عمیق تر
اولین و مهمترین عامل در برگزاری یک جلسه عمیق، تغییر اساسی در سطح کوچینگ، تفکر و وجود ما خواهد بود. یعنی پیش از فکر به نحوهی برگزاری جلسه کوچینگ، این تغییر از درون ما آغاز گردد.
کوچینگ به عبارت ساده یعنی کوچ، آینهای مقابل مُراجع قرار دهد تا پتانسیل، نقاط رشد و قوت خود را در آن ببیند. با کار بر روی شخصیت خودمان به عنوان کوچ، میتوانیم با ابزارهای مختلف، آینهی وجودمان را صیقل داده و با جلوهی بهتری برای مراجع نمایش قرار دهیم. این آینه باید به قدری درست و اصولی در مقابل کلاینت نمایش داده شود که هیچ چیزی جز توانایی و پتانسیل خود در آن نبیند.
گاهی ما برای یادگیری انواع مسائل کوچینگ خودمان را به هر آب و اتشی میزنیم و این میتواند برای بالا بردن سطح تخصص خوب باشد اما مطمئنا در جلسات کوچینگ سادگی را از ما خواهد گرفت و این خطرناک است.
در جلسات کوچینگ به دنبال پرسشگری سوالات پیچیده و اجرای یک جلسه عمیق نباشید. اگر پیش از جلسه به دنبال یک اجرای عمیق باشید قطعا هدفتان درست پیش نخواهد رفت. با حضور کامل، رهایی از ذهن و سادگی، میتوان به شکل موثرتر و بهتری در برگزاری جلسات کوچینگ عمیق عمل کرد.
راجع به کوچینگ تیمی بخوانید.
نکات برگزاری کوچینگ عمیق
نکته بعدی در برگزاری جلسات کوچینگ عمیق، این است که میبایست صلاحیتها یا pcc marketing را زندگی کنیم. این صلاحیتها فقط در حد آزمون و استفاده در جلسات نیستند و لازم است بر روی تک تک آنها تمرکز کنیم. اگر ریزصلاحیتها در زندگی ما جاری و در وجود ما نهادینه نشوند، قطعا در جلسات خودش را نشان خواهد داد و میتواند عدم موفقیت کامل را نیز به همراه داشته باشد.
کوچینگ یک مکالمهی بالغانه، هدفمند و آگاهانه است و عمیقترین بخش ان، زمانی اتفاق میافتد که من و ذهن من، صلاحیتها را کنجکاوانه، با پرسشگریهای قدرتمند و به دور از قضاوتها زندگی کنیم.
زمانی که به این نقطه برسید، در جلسات کوچینگ هم، کلاینت به موضعی خواهد رسید که احساس نمیکند یک کوچ مقابل اوست. بلکه در آینه صیقل داده شدهی کوچ، خودش را به وضوح کامل خواهد دید. این عمیقترین و موثرترین ارتباطی است که میتوان با کلاینت برقرار کرد.
کوچینگ مدیران اجرایی چیست؟
«اولین کلاینت ما در جلسات کوچینگ خودمان هستیم. سوال اینجاست آیا حاضر هستید برای جلسات خودتان هزینهای پرداخت کنید.»
در جلسه کوچینگ، میبایست تمرکز صددرصد ما به روی کلاینت باشد. نه حاشیهها و مسائل شخصی اجازهی حضور دارند و نه افکار فارغ از جلسه. پس زمانی جلسه کوچینگ را میتوان عمیق دانست که نظر کلاینت هم همین باشد.
پس کوچینگ عمیق، کوچینگی است که مبتنی بر هویت کلاینت، به وی کمک میکند با عمیق فکر کردن، به اگاهیهایی برسد که بتواند به سوالات مربوط به مسألهای که با آن مواجه شده، عمیقتر و موثرتر پاسخ دهد.
برای برگزاری جلسه کوچینگ عمیقتر در قدم بعدی، نیاز داریم به کوچی با تفکر سیستمی بدل شویم.
کلاینت با مسالهای که با آن روبهرو شده، به ما مراجعه خواهد کرد. در یک کوچینگ ساده، فقط میتوان مسأله را دید و سعی کرد در کوتاهترین زمان ممکن، آن را رفع نمود.
اما در کوچینگ عمیق ما علاوه بر مسأله کلاینت، باورها، احساسات، نقاط ضعف و قوت، ارزوها، ترسها و بسیاری موارد دیگر او را، همه با هم به صورت سیستمی مرتبط و تاثیرگذار میبینیم. تمام این عوامل را در کنار یکدیگر قرار میدهیم تا مسأله مراجعمان را حل کنیم.
نکته بعدی را میتوان مسئولیتپذیری عنوان کرد. اگر به عنوان کوچ، خودم را مسئول برآیند کوچینگ بدانم، میتواند در برگزاری جلسات کوچینگ عمیق بسیار موثر باشد. در عمل، دیالوگهای درونی و مکالمات مدام باید این موضوع تکرار شود. این موضوع کمک میکند که به عنوان کوچ، با صد خودمان وارد جلسه شویم.
ما در کنار کلاینت هستیم تا به او خدمت کنیم نه اینکه در صدد خوشحالی وی باشیم. در واقع بسیاری گمان میکنند کلاینت خوشحال یعنی تأییدیه اثبات توانمندی خودمان. اما این تاییدیه زمانی واقعی خواهد بود که مراجع به هدفی که میخواسته برسد.
ما خواسته یا ناخواسته به عنوان کوچ، هدف تعیین نمیکنیم. بلکه سعی میکنم با کلاینت به گونهای همسو شویم که با ایجاد یک ارتباط امن، وی را از سردرگمی بیرون بیاوریم. برای این منظور در لحظات ابتدایی جلسه به جای پرداخت فوری به هدف، به تعیین و باز کردن موضوع بپردازید.
اگر موضوع چند مورد است، اولویتبندی کنید
اگر موضوع شفاف نیست، توضیحات بیشتری بخواهید.
با این تکنیک علاوه بر آشنایی با ذهنیت مراجع، میتوانید کمک کنید تا هر دو به شفافیت موضوع برسید. در قدم بعدی میتوانید سوالات مربوط به هدف را عنوان کنید.
حتی بعد از تعیین هدف، سریعا به سراغ معیارهای موفقیت نروید و مجدد بین دو نقطه فاصلهگذاری نمایید.
مشارکت یک کلید واژهای است که میتواند جلسات کوچینگ را عمیقتر کند. در این مسیر پنج نقطه مقابل ماست:
نقطه اول، گفتمان در خصوص تعیین موضوع برای باز کردن ذهن کلاینت
نقطه دوم، زمانی است که هر دو طرف به درک مسأله و توافق مشترک نزدیک و همگرا شدهاند
نقطه سوم، هدف تعیین میشود و قراداد فی مابین امضا خواهد شد
نقطه چهارم، برانگیختن آگاهی کلاینت و رسیدن به یک مسیر مشترک
نقطه پنجم، با مشارکت دو طرف، جلسه بسته خواهد شد.
نکته مهم بعدی اینکه، جلسهای که عمیق باشد، به سوالات پی در پی از کلاینت نخواهد گذشت. در واقع سوالات این جلسه میبایست خلاقانه، ساده، کوتاه و از دل صحبتهای کلاینت بوده و به دنیای من به عنوان کوچ، مرتبط نباشد. جلسهای که در آن روح، ارتباط دوطرفه و احساس موجود نباشد، قطعا جلسهی عمیقی نخواهد بود. تصور کلاینت در شرایط این چنینی از شما، رباتی است که مدام پرسشگری میکند.
نکته بعدی در کوچینگ موثر، این است که با ذهن شلوغ نمیتوان جلسه را عمیق کرد. آگاهی از لحظه حال، آرامش، پذیرش، ذهنیت باز و کنجکاو شما میتواند باعث گردد که کلاینت در افکار خودش در خصوص موضوع، عمیقتر گردد.
بدون توجه به پرسشها، نوع حضور و مشارکت شماست که بر عمق جلسات تاثیر میگذارد.
در نقطه دوم این موضوع، درک میکنیم که گوش دادن، قدرت واقعی یک جلسه کوچینگ است. یعنی اول به خودم گوش بدهم و بعد با تمرکز و صد خودم، به صحبتهای کلاینت گوش کنم.
نکته شماره بعدی در ارتباط با جلسه کوچینگ عمیق، این است که نگران دریافت کلاینت نباشید. بیشتر از کمیت در گرفتن کلاینت به کیفیت آن، بپردازید. وقتی جلسهی یک کلاینت را عمیق و با نتیجهگیری موثر برگزار کنید، مطمئن باشید که به دنبال خود، چندین مراجع دیگر را به همراه خواهد داشت.
پس نگرانیهای خودتان را از این موضوع فراموش کنید و تمام تمرکز خودتان را بر روی کیفیت بگذارید.
نکته نهایی این که معیار موفقیت را جدی بگیرید. در واقع معیار موفقیت، از یک بعد سبب شفافسازی هدف خواهد شد و از بعد دیگر پرچمی است که کوچ در پایان جلسه به نشانه پیروزی، بالا میبرد.
هرگاه تمام این نکات را به صورت موثر و هدفمند در جلسات کوچینگ خود به کار بگیرید، میتوانید مطمئن باشید که جلسهی شما عمیق و عالی پیش خواهد رفت.