در تعریف کلی میتوان گفت ارزش پیشنهادی کوچینگ قولی است که از سمت یک کوچ، به مراجع داده میشود. در واقع دلیلی میباشد که چرا یک نفر باید خدمات ارائه شده توسط شما را انتخاب کند. ارزش پیشنهادی را میتوان به عنوان یک محرک قوی برای تصمیمگیریها به حساب آورد. درنهایت، ارزش پیشنهادی خود را جلا دهید تا منحصربهفرد شود.
چهار ستون اصلی کوچینگ
قبل از این که وارد شرح ارزش پیشنهادی کوچینگ کوچینگ شویم، برای آینده کوچینگ نیاز است چهار ستون را بررسی میکنیم تا بتوانیم آینده را بهتر تعریف کنیم:
اولین مورد The future of work است که عنوان میکند در آینده، شغلها چگونه خواهند بود. چون قطعا تغییر شغلها، تکنولوژی، کارکردها و روابط کاری انسانها در آینده میتواند بر کوچینگ تاثیرگذار باشد. کوچینگ برای چنین حدسها و موارد، باید خودش را آماده کند، مهارتها خاص به کوچها اموزش دهد و برای آینده کسب و کارها آماده کند. فرض کنید تاثیری که در یک دوره، کووید۱۹ یا کرونا توانست بر شغلها ایجاد کند.
دومی the future of coaching است که راجع به نحوهی عملکرد ما به تغییرات کوچینگ در آینده میباشد.
سومی the future of education است، یعنی سمت و سوی آموزش به کدام جهت میباشد. چرا که تغییر و تحول آیندهی آموزش میتواند تأثیرات قوی بر کوچینگ داشته باشد. آموزش به جای اینکه در مورد تعریفهای آماده باشد، در حال تغییر به سمت تجربه کردن است. الان دستیابی به تعاریف هر واژه با توجه به افزایش سیستمهای آگاهی دهنده، بسیار آسان شده و مثل گذشته دیگر نیاز به حفظ کردن نیست
باید بررسی شود کدامیک بر دیگری تاثیر دارد. آیا کوچینگ بر آموزش تاثیرگذار است و یا بلعکس کوچینگ میبایست با تغییر اموزش، همسو شود.
چهارمی the future of pelaneti ecology میباشد که عنوان میکند با تغییراتی که در دنیا و شرایط زیستی در حال وقوع است، کوچینگ چگونه میتواند بر روی نوع بینش و تصمیمگیریهای ما تاثیر بگذارد که بیشتر به اکولوژی دقت کنیم. در واقع کوچینگ تنها محدود به افراد نمیشود و کل اکولوژی را در برمیگیرد.
برای رسیدن به ارزش پیشنهادی کوچینگ چه باید کرد؟
سازمان رهبری کوچینگ، گروههایی ایجاد کرده که بر روی این چهار ستون متمرکز شدهاند. لازم است اول بدانیم کدام ستون برای ما علاقهمندی بیشتری دارد که در آن فعالیت نماییم. روی هر گروه که قدم بگذاریم میتوانیم به حجم وسیعی از وبینارها، مقالات و اطلاعات در خصوص موضوع آن دسترسی پیدا کنیم.
جالب است بدانید کوچها هم میتوانند با عضویت، از تحقیقات رایگان فاب لیدرشیپ در هر زمینهی علاقهمندیشان استفاده کنند و هم برای انها، ایجاد اطلاعات نمایند.
شعار اصلی icf که ماموریت خود را اینگونه تصویر میکند: ما جهان را میخواهیم از طریق کوچینگ توانمندسازی کنیم.
یعنی کوچینگ بر روی افراد، تیم، فرهنگ کار میکند تا به این نتیجه برسد چه تاثیری بر اجتماع دارد.
کوچینگ برای افراد، کسب و کارها و سازمانها چه ارزشی خلق میکند که سازمان بزرگی مانند ICF، ماموریت خود را جهانی عنوان میکند؟
برای توضیح شفافتر، در این مورد یک سوال دیگری که مطرح میشود این است که اگر قرار است به یک نفر کمک کنیم و خدمات بدهیم، میبایست در کنار خدماتمان، ارزش پیشنهادی یا value proposition آن را نیز ارائه کنیم.
ارزش پیشنهادی توضیح میدهد که چگونه من میتوانم به مشکلات تو کمک کرده و دستاوردهایی که نیاز داری را براورده کنم.
این مبحث در کوچینگ میتواند چالش برانگیزتر باشد. یک مشتری شاید با این تفکر روبهرو شود که کوچینگ چه دردی از من دوا میکند و چه دستاوردی برای من دارد. جواب این سوال میتواند کمی پیچیده باشد، چرا که کوچینگ به جای اینکه value proposition باشد، یک روند یا نوع است. در واقع اگر به مشتری اعلام کنی من کوچ هستم و مشکل تو را رفع میکنم، در دیدگاه خودش، هیچ فعالیتی نمیتواند برای شما متصور شود، چون با این واژه آشنا نیست.
کوچینگ خصوصی چطور می تواند به ما کمک کند؟ کلیک کنی و بخوانید.
ما انسانها یک سری احتیاجات واضح داریم که یک فروشنده متوصل به آنها میتواند محصول خود را به فروش برساند. به عنوان نمونه نیاز به آب و غذا.
اما احتیاجات دیگری نیز در ما وجود دارند که شاید به اهمیت آنها پی نبردهایم. زمانی به آنها پی خواهیم برد که به نوع تصمیمگیری، مدیریت عواطف و روابطمان ایجاد مشکل کنند.
ما انسانها احتیاج به توجه، قدردانی، پذیرش، تشویق، عشق و کمک کردن داریم. از آنجایی که برای خرید هر یک از اینها فضای فروشگاهی وجود ندارد، نقش کوچینگ پررنگتر میشود. در کوچینگ، ما به انسانها اعلام میکنیم که مراجعه کنید تا این احتیاجات را برای شما بدون قضاوت برآورده کنیم.
در واقع یک کوچ که حرفهای فعالیت میکند، میتواند مارکتینگ خوبی باشد که بتواند به بهترین و باکیفیتترین شکل ممکن، اینها را به افراد یا سازمانها برساند.
اگر مجموع این موارد را در کنار یکدیگر قرار دهیم، ارزش پیشنهادی کلی کوچینگ را برای خودمان تصویر کردهایم. و چنانچه در هر حوزهای، این جنبههای نیازهای انسانی و سازمانی رو مرتفع نماییم در اصل ارزش پیشنهادی را به مراجع تحویل دادهایم.